شاید فردا

به وبلاگ من خوش اومدید

شاید فردا

به وبلاگ من خوش اومدید

شیر عاشق

الان حتما میگید عاشق شدی ولی نه به جانه خودم خبری نیست!

شیر نری دلباخته‏ی آهوی ماده شد.

شیر نگران معشوق بود و می‏ترسید بوسیله‏ حیوانات دیگر دریده شود.
از دور مواظبش بود…
پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست،
شیری را دید که به آهو حمله کرد. فوری از جا پرید و جلو آمد.
دید ماده شیری است. چقدر زیبا بود، ...

گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت.
با خود گفت: حتما گرسنه است. همان جا ایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد.
و هرگز ندید و هرگز نفهمید که آهو خورده شد…
نتیجه اخلاقی : هیچ وقت به امید معشوقتون نباشید !! و در دنیا رو سه چیز حساب نکنید اولی خوشگلی تون دومی معشوقتون و سومی را یادم رفت. اها اینکه تو یاد کسی بمونید وقتی لازمه .

نظرات 1 + ارسال نظر
fateme دوشنبه 13 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:27 ب.ظ http://arambekhab.blogsky.com

Yah yah yah...!!!
Akhe kodoom ahmaghi fek mikone to ashegh shode bashi, favarane ehsasat...!!!

یاه یاه یاه؟؟؟کوفت!!مگه من چمه؟؟
حالا تو منو میشناسی بقیه که نمیشناسن!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد